-
عشق نامه سعدی – 47
بسیار ملامتم بکردند کاندر پی او مرو که بدخوست.. ای سخت دلان سست پیمان این شرط وفا بود که بیدوست بنشینم و صبر پیش گیرم دنبالهی کار خویش گیرم؟
-
عشق نامه سعدی – 46
جماعتی که نظر را حرام میگویند نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
-
عشق نامه سعدی – 45
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
-
عشق نامه سعدی – 44
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم…..
-
سرلوح کلیات سعدی 700سال قبل + عکس
سرلوح دستنویسی از کلیات سعدی که به شیوه «چهارلوح» ترسیم شده در نسخه 2493 کتابخانه ملی، مورخ 784 قمری موجود است. به گزارش خبرآنلاین، نخستین چاپ کلیات سعدی در سال 1316 به همت ذکاالملک فروغی منتشر شد و نزدیک به 4 سال بعد فروغی به کمک حبیب یغمایی چاپ دیگری از گلستان منتشر کردند که […]
-
عشق نامه سعدی – 43
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست! » سیمین ساق » سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل65
-
عشق نامه سعدی – 42
او سخن میگوید و دل میبرد و او نمک میریزد و مردم کباب غزلیات27
-
عشق نامه سعدی – 41
با تو بباشم به کدام آبروی؟ یا بگریزم به چه مردانگی!
-
پندنامه سعدی – 16
به حقیقت آدمی باش ، وگرنه مرغ باشد که همی سخن بگوید ، به زبان آدمیت
-
عشق نامه سعدی – 40
«کشتن شمع چه حاجت بود از بیم رقیبان پرتو روی تو گوید که تو در خانه ی مایی»