برچسب: اشعار سعدی

  • خردنامه سعدی – 17

    آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست —————————————————————————————— ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟ حیوان را خبر از عالم انسانی نیست … داروی تربیت از پیر طریقت بستان کادمی را بتر از علت نادانی […]

  • خردنامه سعدی – 13

    تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیم

  • خردنامه سعدی – 7

    اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت ؟

  • عشق نامه سعدی – 9

    ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست!