-
پندنامه سعدی – ۶
به چه کار آید ز گل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی گل همین پنج روز شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد گلستان، ص37
-
پندنامه سعدی – ۵
زبان در دهان ای خردمند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر چو در بسته باشد چه داند کسی که جوهر فروشست* یا پلیه ور** گلستان، ص35 * جواهر فروش ** خُرده فروش
-
عشق نامه سعدی – ۱
«گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی؟» «شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن! تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی» من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی […]
-
خردنامه سعدی – 2
تن آدمی شریف است ، به جان آدمیت نه همین لباس زیبا ست ، نشان آدمیت اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت ؟ خور و خواب و خشم و شهوت ، شغب است و جهل و ظلمت َحیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیت […]
-
پندنامه سعدی – 3
«یکی از حکما، شنیدم که می گفت: هر کسی به جهل خویش اقرار نکند، مگر آن کسی که چون دیگری در سخن باشد همچنان تمام نا گفته، سخن آغاز کند.» سخن را سر است ای خردمند و بن میاور سخن در میان سخن خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش نگوید سخن، تا نبیند خموش […]
-
پندنامه سعدی – ۲
اگر چه پیش خردمند خامشی ادبست ….. به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی دو چیز طیره* عقلست دم فروبستن ….. به وقت گفتن و، گفتن به وقت خاموشی گلستان، صفحه35 * طیره = سبکی، خفّت
-
«عشق در غزل سعدی»
حمید جعفری / رادیو کوچه روز پنجشنبه دوم اردیبهشت ماه، همایش یکروزه «سعدی در غزل» با حضور جمعی از پژوهشگران در محل شهر کتاب مرکزی تهران برگزار شد. در این همایش که به مناسبت روز بزرگداشت سعدی در شهر کتاب برگزار میشد چهرههایی چون دکتر «رضا داوری اردکانی»، دکتر «نصراله پورجوادی»، دکتر «مریم حسینی»، دکتر […]
-
«در فضیلت قناعت»
قرن ششم و هفتم هجری ، دورهی عجیبی برای سرزمین پهناور ایران است. از لحاظ تاریخی، خاک ایران در سیطرهی اسبان مغول و تاتار به یغما میرود. در شرایطی که شهرهایی چون نیشابور، ویران میشود و به فرمان مغولان بر ویرانههای آن آب انداخته میشود تا حتا اثری از جانوران هم به جای نماند، بزرگان […]
-
امام خمینی در وصف سعدی شیرازی می گوید :
شاعر اگر سعدی شیرازی است – بافته های من و تو بازی است