-
پندنامه سعدی – ۱4
نادان همه جا با همه کس آمیزد چون غرقه به هر چه دید دست آویزد با مردم زشت نام همراه مباش کز صحبت دیگدان سیاهی خیزد
-
خردنامه سعدی – 16
«دل دوستان آزردن، مراد دشمنان برآوردن است.» سعدی
-
خردنامه سعدی – 12
عالم ناپرهیزگار کور مشعله دار است _گلستان، باب هشتم، در آداب صحبت
-
سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟
سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟ یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟ یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟ هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست » *** لطف گفتار تو شد دام […]
-
پندنامه سعدی – 11
مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد . مال از بهر آسايش عمر است نه عمر از بهر گرد كردن مال. عاقلي را پرسيدند: نيك بخت كيست و بدبختي چيست؟ گفت: نيك بخت آنكه خورد و كشت، و بدبخت آنكه مرد و هشت. _گلستان