-
هزل نامه سعدی – 1
مرکب از بهر راحتی باشد بنده از اسب خویش در رنجست گوشت قطعا بر استخوانش نیست راست خواهی چو اسب شطرنجست گلستان، شیخ شیرین سخن، سعدی، ص291
-
خردنامه سعدی – ۳
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار بر بالین تربت یحیی پیغامبر(ع) معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و […]
-
پندنامه سعدی – ۷
گرچه شاطر* بود خروس به جنگ چه زند پیش باز رویین چنگ؟ گُربه شیر است در گرفتن موش لیک موش است در مصاف پلنگ گلستان، ص39 *چابُک
-
پندنامه سعدی – ۶
به چه کار آید ز گل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی گل همین پنج روز شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد گلستان، ص37
-
پندنامه سعدی – ۵
زبان در دهان ای خردمند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر چو در بسته باشد چه داند کسی که جوهر فروشست* یا پلیه ور** گلستان، ص35 * جواهر فروش ** خُرده فروش
-
پندنامه سعدی – 4
کنونت که امکان گفتار هست بگو ای برادر به لطف و خوشی که فردا چو پیک اجل در رسد به حکم ضرورت زبان درکشی گلستان، ص35
-
پندنامه سعدی – ۲
اگر چه پیش خردمند خامشی ادبست ….. به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی دو چیز طیره* عقلست دم فروبستن ….. به وقت گفتن و، گفتن به وقت خاموشی گلستان، صفحه35 * طیره = سبکی، خفّت
-
«عشق در غزل سعدی»
حمید جعفری / رادیو کوچه روز پنجشنبه دوم اردیبهشت ماه، همایش یکروزه «سعدی در غزل» با حضور جمعی از پژوهشگران در محل شهر کتاب مرکزی تهران برگزار شد. در این همایش که به مناسبت روز بزرگداشت سعدی در شهر کتاب برگزار میشد چهرههایی چون دکتر «رضا داوری اردکانی»، دکتر «نصراله پورجوادی»، دکتر «مریم حسینی»، دکتر […]
-
«در فضیلت قناعت»
قرن ششم و هفتم هجری ، دورهی عجیبی برای سرزمین پهناور ایران است. از لحاظ تاریخی، خاک ایران در سیطرهی اسبان مغول و تاتار به یغما میرود. در شرایطی که شهرهایی چون نیشابور، ویران میشود و به فرمان مغولان بر ویرانههای آن آب انداخته میشود تا حتا اثری از جانوران هم به جای نماند، بزرگان […]