-
خردنامه سعدی – 13
تنگ چشمان نظر به میوه کنند ما تماشاکنان بستانیم تو به سیمای شخص مینگری ما در آثار صنع حیرانیم
-
خردنامه سعدی – 12
عالم ناپرهیزگار کور مشعله دار است _گلستان، باب هشتم، در آداب صحبت
-
خردنامه سعدی – 11
چـو یکبار گفتی مگو باز پــس که حلوا چو یکبار خوردند بس . _گلستان، باب چهارم (در فوائد خاموشی)
-
خردنامه سعدی – 10
هر چه گفتيم جز حکايت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم
-
خردنامه سعدی – 8
سر گرگ باید هم اوّل برید نه چون گوسفندان مردم درید
-
خردنامه سعدی – 7
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان آدمیت ؟
-
خردنامه سعدی – ۶
ظالم برفت و قائده زشت ازو بماند عادل برفت و نام نکو یادگار کرد گلستان، ص212 ، سعدی
-
خردنامه سعدی – 5
«عالم بیعمل همچون زنبوریست بی عسل» سعدی
-
خردنامه سعدی – 4
«هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد بیگمان عیب تو نزد دگران خواهد برد» گلستان، باب دوم، در اخلاق درویشان
-
خردنامه سعدی – ۳
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار بر بالین تربت یحیی پیغامبر(ع) معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و […]